لذتی که تو مردم آزاری هست تو انسانیت نیس

یجاییه واسه ی نوشتن هرچی که توی سرم میگذره وحتی نمیگذره یجا واسه خاطراتم..

تبلیغات تبلیغات

نور حبس شده توی لامپ

درد دور شدن های ماندگار از والدین ، خواهربرادر ، افراد نزدیک و فامیل صمیمی و عشق و دوری از عزیزان ستمگرانه س، اما چرا هرگز هیچکس از درد از دست دادن دوست نگفته بود، از دست دادن هرکسی که دوست داریم یک حفره خالی میان قلبمان برجای می‌گذارد ، اما حفره ی خالی ماندن جای دوست توی ذهنمان است، انگار وسط مغز ، فکرها پراکنده میشوند و انگار هیچوقت متمرکز نخواهی بود ، برای همیشه مثل ذرات غبار معلق میشوی رفته بودم سرخاک ، همسایه ی قدیمی مرده بود، همسایه ی پدربزرگ و
در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

مطالب پیشنهادی

آخرین مطالب سایر وبلاگ ها

جستجو در وبلاگ ها